مقاله

معرفی شخصیت مون نایت [ بررسی کامیکی این شخصیت ]

معرفی شخصیت مون نایت [ بررسی کامیکی این شخصیت ]

ایجاد یک گره خاص در زندکیِ افراد؛ عامل مهمی در خلق داستان برای شخصیت‌هاست. این گره دقیقا لحظه‌ایست که قهرمان یا شرور متولد میشود. مرگ پدر و مادر بروس وین و پاره شدن گردن‌بند مروارد مارتا وین و افتادنِ تک تک مرواریدها روی زمین‌ سرد گاتهام جایی بود که بتمن چشم به جهان باز کرد. اما این مسئله برای مارک اسپکتر کمی متفاوت بود. در خانو‌اده‌‌ای مذهبی و سپس مهاجر بدنیا امد و زندگی نسبتا دشواری در امریکا داشت. به ارتش ملحق شد اما روحیه جنگنده و یاغی‌گرانه‌ی مارک مانع از ماندن وی در ارتش شد و همراه با دوستش؛ فرنچی وارد دنیای انجام ماموریت‌های سفارشی و اختصاصی شد.

در این مقاله با ما همراه باشید تا بیشتر و بیشتر شوالیه‌ی ماهِ مارول، که بزودی سریالش در دیزنی پلاس منتشر خواهد شد رو بشناسید. خلاف بتمن که معمولا منبع الهام مون نایت در نظر گرفته میشه، لحظه‌ی متولد شدن این شخصیت دوست داشتنی مرگ خودش بود. او در یک ماموریت سفارشی در مصر بوده و حین درگیری با سایر اعضای تیم ارسالی به مصر مُرد و سپس به عنوان یک شوالیه در سایه‌ی ماه برخواست تا مشت انتقام کانشو؛ خدای ماه در دنیای مارول باشد. مون نایت ابتدا در کامیک‌های ورولف بای نایت دیده شد و پس از محبوبیت نسبی، تیم مارول تصمیم گرفت تا این شخصیت یک کامیک بوک اختصاصی داشته باشد که نتیجه این تصمیم ارائه اولین جلد کامیک اختصاصی مون نایت در سال 1980 بود.

خالقین و روند خلق شخصیت: 

مون نایت توسط داگ مانک و دان پرلین خلق شد. همانطور که پیش‌تر گفته شد؛ مون نایت ابتدا در کامیک‌های ورولف بای نایت بعنوان یک مزدور ظاهر شد که ماموریت داشت گرگینه‌ای را شکار کند. اما این شخصیت پس از پی بردن به راز ورولف که خود این گرگینه قربانی اعمال شرورانه دراکولاست؛ به او کمک میکند. مون نایت مورد لطف و علاقه‌ی تعداد زیادی از نویسنده‌ها و ظراحان بنام آن زمان قرار میگیره و از سال 1975 تا 1980 در کامیک‌های متعددی از اسپایدرمن، هالک و ... قرار میگیرد. اما بخش بزرگی از چیزی که مون نایت رو الان باهاش میشناسیم توسط طراح افسانه‌ای؛ نیل آدامز شکل گرفته شده. همونطور که در مجله‌ی تو-مورو ذکر شده نیل آدامز که از طراحان پیشرو و درجه یک دیسی در اون زمان بوده و سعی کرده بود تا تمی شبیه به بتمن به مون نایت بده تا بتونه در دل هواداران بیشتر جا کنه و این نقطه‌ی شروعی برای مون نایت بود که حتی امروزه گهگاهی اون رو بعنوان بتمنِ مارول هم میشناسیم. مون نایت سپس در سال 1980 توسط خالق اصلیش داگ مانگ و طراح افسانه‌ای مارول بیل سینکویچ صاحب یک سری آنگویینگ شد و بالاخره سری اختصاصی خود را آغاز کرد تا هواداران بتونن بیشتر با این شخصیت آشنا بشن.

مون نایت طبق مناسبات مرسوم انتشارات مارول خارج از مینی سری‌هایش؛ دارای 6 والیم کامیک بوک انگویینگ بوده و تعدادی وان شات و سری‌های محدود. بخش اعظم این سری‌ها توسط خود داگ مانک, خالق شخصیت مون نایت نوشته شده و نویسندگان دیگری مثل چاک دیکسن، جی. دیمتیس، چارلی هیوستن، برایان مایکل بندیس، وارن اِلیس، جف لمیر و جد مککی نیز روی کامیک‌های مون نایت کار کردن. در اینجا ما به بررسی اجمالی کامیک‌ها میپردازیم تا شما با دنیای کامیکی این شخصیت بیشتر اشنا بشین:

سال 1980 تا 1995: طی این سال شالوده‌ی اصلیِ چیزی که به اسم مون نایت میشناسیم شکل گرفت. اریجین اصلی وی معرفی شد، ساید کیک یا دستیارش در کامیک شکل گرفت، اعضای اصلی روگ گالری وی معرفی شدن و همچنین متحدین مارک در راه مبارزه با شرارت نیز به مخاطبین شناسانده شدن. مون نایت طی این سال‌ها به تیم وست کوست اونجرز نیز پیوست. طی این سال‌ها مارک اسپکتر به بیماری اختلال شخصیتی و شیزوفرنی مشکوک شد و بین کامیک‌های این سال‌ها اصلی‌ترین داستان وی مربوط به یک سازمان مخوف آدم‌کشی به نام سیکرت امپایر بوده.

سال 1998 تا 2010:

طی این سال‌ها مون نایت ابتدا درگیر جنگی مابین خدایان مصری می‌شود و بعنوان اواتار خدای ماه و مشت کانشو در زمین بایستی در جنگ شرکت کند. سپس در تله‌ی نورمن ازبورن میوفتد و تمام زندگیش مختل شده؛ کاملا بین شخصیت‌های متعددش گیر میکند؛ به سیکرت اونجرز میپوندد و سپس جدا میشود. او در کراس‌اور مهم و حیاتی مارول در آن سال‌ها موسوم به شدولند هم حضور داشت.

سال 2011 تا 2021: سال 2011 برایان مایکل بندیس که از شناخته شده‌ترین نویسندگان کامیک بوک است؛ شروع به نوشتن کامیکی برای مون نایت کرد. او ایده‌های جدیدی برای مون نایت داشت و بیماری چند شخصیتی وی رو با شخصیت‌هایی مثل کپتن امریکا، اسپایدرمن، ولورین، اکو و ... جایگزین کرد که این ایده ضعیف از سوی منتقدین و مخاطبین پذیرفته نشد و این کامیک پس از 12 شماره تماما کنسل شد تا راه برای نویسندگان جدیدی باز شه. پس از بندیس وارن اِلیس و جف لمیر تمرکز عجیب و بسزایی در مورد بیماری مارک داشتن. چه طی دوره مارول ناو و چه دوره ال نیو؛ ال دیفرنت مارول بیماری چند شخصیتی مارک مرکزیت اصلیِ کامیک‌های وی بوده و اینکه چطور و چرا مارک 4 شخصیت جدا در زندگی دارد بررسی شد. نهایتا جیسن ارون از مون نایت در یک ارک حماسی در کامیک‌های اونجرز استفاده کرد و مون نایت به یک موجودیت کیهانی تبدیل شد اما خود خواسته از این موقعیت دست کشید. سر انجام راه برای جد مککی باز شد تا دوباره مون نایت و رابطه عجیب و نزدیکش رو با کانشو به تصویر بکشه. همچنین مارول کامیکس به تازگی سری انتالوژی جدیدی از مون نایت به اسم بلک؛ وایت اند بلاد رو در لیست انتشارش قرار داده که نویسندگانی مثل جاناتان هیکمن و مارک گاگنهیم روی این سری کار میکنن.

برای بررسی اریجین مون نایت ابتدا باید کانشو رو بشناسیم. در این مقاله به طور بسیار مختصر به بررسی اریجین کانشو میپردازیم و در صورت استقبال شما عزیزان؛ در مقاله‌ای جداگانه به طور کامل خدایان مارول از ازگاردی‌ها تا خدایان مصر باستان رو بررسی میکنیم تا شناخت درستی از خدایان مارول داشته باشید. کانشو در دنیای مارول به همراه سایر خدایان قدرتمند مصر باستان مثل ازیریس، ست و ... در یک دیمشن خاص به نام هلیاپُلیس یا آدروید زندگی میکنن. کانشو توسط مردم مصر باستان بعنوان خدای ماه پرستیده میشد.  اما کانشو در اساطیر مصر باستان در عالم واقعیت؛ خدای ماه بوده و نامش به معنی رهگذر بوده که از مسافر بودن و حرکت کردن ماه به دور زمین سرچشمه میگرفت. کانشو در دنیای مارول برای رسیدن به زمین نیازمند یک بدن فیزیکی در خود زمین است چون هلیاپلیس راه مستقیم مناسبی به زمین نداره ( البته راهی هست که مورد بحث این ویدئو نیست ) در نتیجه کانشو در طول زمان به صورت ذهنی به یک انسان متصل میشد تا بتواند در زمین حضور داشته باشد؛ کسی که در خدمت کانشو بوده و خواسته‌های اون رو انجام میده؛ مون نایت نام داره. مون نایت در زمین 616 مارول کامیکس؛ مارک اسپکتر نام داره که فرزند یک خانواده اروپایی از زمان جنگ جهانی دوم بوده و به امریکا مهاجرت کردن. مارک در شیگاکو امریکا بدنیا اومده و از کودکی با ایدئولوژی خونوادش مشکل داشته و ادم یاغی و سرکشی بوده. از اوایل دهه 80 میلادی تا به حال اریجین مون نایت زیاد فرق نکرده اما موارد ریزی دچار تغییر تحول شدن که این تغییرات ریز نتیجه‌ی نهایی رو بسیار پخته‌تر و متمایزتر از سایر شخصیت‌ها کرده. مون نایت اوایل خلقش برای بیماریش؛ دلیل خاصی نداشت و تنها اشاراتی به بیماری اسکیزوفرنی و چند شخصیت بودنش میشد. اما بعدها در کامیک‌های تحت نوشتار جف لمیر و وارن الیس این مطلب باز شد و مشخصا اشاره شد که مارک از کودکی برای ایفای نقش اواتار کانشو انتخاب شده بود و کانشو در کودکی با ایجاد اتصالی ذهنی به ذهن جوان مارک موجب ایجاد یک صدمه مغزی شدید به مارک شده و مارک در ذهنش شخصیت‌های استیون گرنت، جیک لاکلی و خودش، مارک را متصور بود. بعدها با تبدیل شدن به مون نایت عملا 4 شخصیت مجزا داشته که هر کدام دقیقا نشان دهنده‌ی بخش خاصی از اوامر تحت کنترل و شخصیت خود کانشو بوده است. چهار وجه اساسی از شخصیت و زندگی کانشو شامل "رهگذر"، "رهنما"، "پذیرنده" و "مدافع کسانی که در شب سفر میکنند" میباشد. زندگی مارک در خانه بعنوان یک شخص با چند شخصیت بعنوان یک مشکل بزرگ باعث ایجاد بحران شده بود تا جایی که خانواده‌اش او را به بیمارستان فرستادن؛ اما مارک از بیمارستان فرار کرد و به ارتش ملحق شد. در ارتش اموزش دید و به یک بوکسور سنگین وزن تبدیل شد تا جایی که ارتش از بیماری وی مطلع و از نیروی ارتش احراج شد. سپس با فرنچی که بهترین دوست و همراه مارک در اغلب ماموریت‌هایش بود آشنا و دو نفری بعنوان یک تیم ضربتی در ماموریت‌های مختلف فعالیت میکردن. اما سرنوشت مارک در یک ماموریت بخصوص کاملا تغییر کرد. مارک و فرنچی به عضویت تیمی از رائول بوشمن در اومدن تا در یک شورش مربوط به کشور سودان کمک کنن؛ که نهایتا منجر به درگیریِ مارک و بوشمن سر کشتن اعضای یک تیم باستان شناسی بود؛ شد. از نکات مهم این بخش از اریجین دو چیزه: مارک اسپکتر برادری به اسم رندال داشت. رندال و مارک بخاطر کشته شدن دوست دختر مارک به دست رندال باهم مشکلات اساسی داشتن. اما در ماموریت سودان رندال بعنوان یکی از اعضای مقابل شورشی که مارک و بوشمن به کمکشون اومده بودن فعالیت میکرد و تیم بوشمن و مارک ندانسته باعث تیر خوردن و صدمه دیدن رندال شدن. اما رندال در این زمان مارک رو شناخته بود و کینه‌ای بیشتر از قبل از مارک به دل گرفت. نکته دوم هم حضور دختر رئیس تیم باستان شناسی بوده. مارلین الرون و مارک پس از ماموریت سودان عاشق یکدیگر شدن و مارلین یک عشق حقیقی نسبت به مارک داشت و این احساس از سوی مارک و حتی بضی دیگر از شخصیت‌هایش نیز دو طرفه بود. اما حاصل درگیری بوشمن و مارک؛ زخمی شدن مارک بود و تا دم مرگ رفت. اما در صحرا توسط اهالی محلی به پای مجسمه کانشو کشانده شد و کانشو با درمان زخمهایش و فراری دادنش از مرگ او را به اواتار خود یعنی مون نایت تبدیل کرد.

تا به اینجا از تاریخچه‌ی نسبی کامیک‌های مون نایت و نحوه تبدیل شدن وی به خدمت‌گذارِ خدای ماه مارول مطلع شدین؛ اما سوال اینجاست که چه کامیک‌هایی از مون نایت ارزش خواندن دارن؟ این کامیک‌ها بر اساس بهتر یا بدتر بودن طبقه بندی نشدن بلکه بر اساس اهمیت و تاثیری که در شخصیت و تاریخ این شخصیت گذاشتن برای ارائه اماده شدن:

پنج - ایج او کانشو ( والیم هفتم از اونجرز 2018 ): جیسن ارون وظیفه‌ی نویسندگی این کامیک رو برعهده داشته و یکی از ارک‌های حساس و مهم اونجرز در ریلانچ حدیدش بوده. ارون پس از مدت‌ها از مارک در نقش یک قهرمان جهانی استفاده کرده. در این داستان مارک به دستور کانشو بدنبال اشیائی مثل چشم اگاموتو و ... بوده تا قدرت مقابله با مفیستو برای کانشو فراهم شه. اما خود مارک تصمیم بر دخالت مستقیم میگیره و سعی در دست کردن اوضاع داره. در این داستان ما بار دیگری پیروزی مارک بر بیماریش و خدایی که وظیفه خدمت به اون رو برعهده داشت میبینیم.

چهار: والیم پنجم از سری مون نایت که در سال 2006 منتشر شد.  این کامیک علاوه بر طراحی نسبتا متفاوت؛ داستان‌های قدیمی مون نایت رو باهم پیوند میزنه. در این کامیک بوشمن برمیگرده تا سر راه مارک قرار بگیره، سازمان تروریسی که مون نایت بارها درگیری‌هایی باهاشون داشته شروع به عملیات دوباره میکنن. از نکات جالب این کامیک هم میشه به مبارزه خاص مارک و بوشمن اشاره کرد. در این مبارزه مارک پوست صورت بوشمن رو کاملا از صورت جدا میکنه و به کانشو پیشکش میکنه و کانشو تا مدت‌ها در قالب پوست صورت کنده شده‌ی بوشمن به دیدار مارک میومد که نشون دهنده رضایت کانشو از اعمال مارک بوده.

سه: والیم اول مون نایت منتشر شده در سال 1980: این کامیک به نوعی اوج موفقیت مون نایت به شمار میره. پس از 5 سال حضور در کامیک‌های مختلف داگ مانک بالاخره موفق شد تا یک سری اختصاصی برای خود مون نایت خلق کنه و طراح این سری هم ارتیست افسانه‌ای بیل سینکویچ بوده که منجر به خلق یکی از بهترین داستان‌های مون نایت شد. در این سری کامیک‌ها مرگ، زنده شدن، عاشق شدن مون نایت رو شاهدیم و همچنین اعضای اصلی روگ گالری مون نایت نیز در این کامیک متولد میشن.

دو: مون نایت از وارن الیس 2014: این سری کامیک نویسنده‌ها و طراح‌های چرخشی داشته به این معنی که هر چند شماره نویسنده‌ها و طراح‌ها عوض میشدن اما طی شماره‌هایی که وارن الیس نوشته؛ کرکتر مون نایت وارد یک مسیر کاملا روان شناختی میشه که تا ران جف لمیر هم این قضیه باقی میمونه. وارن الیس نویسنده‌ای درخور در ایمپرینت ورتیگوی دیسی بوده که اثار قدرتمندی مثل هلبلیزر و ترنسمتروپلیتن رو در کارنامه داشته؛ در نتیجه میتونید انتظار اثری تکان دهنده برای شخصیت مورد بحث رو ازش انتظار داشته باشید.

یک: مون نایت نوشته جف لمیر 2016: جف لمیر تیر خلاص رو به قضیه زنده شدن دوباره‌ی مارک در مصر زد. در ارک‌های قدیمی‌تر حتی معشوقه‌ی مارک در این فکر بود که مارک توهم داره که یک خدای باستانی اون رو زنده کرده اما از ران الیس و حال در ران لمیر کانشو علنا بعنوان یک خدای غالب از دیمنشنی خارج از زمین بعنوان عامل اصلی اسیب مغزی و شخصیت‌های متعدد این کرکتر شناخته شد.. ( البته معشوقه‌ی مارک پس از اثر رزرکشنز وار از جریان کانشو مطلع شده بود و کانشو و اواتار بودن مارک پی برد. ) جف لمیر با ارت چشم‌نواز گرگ اسمالوود تونست اثری در خور خلق کنه که کنار اثار برتر خود لمیر مثل بلک همر قرار میگیره.



د پروفایل: اسم مشخصی نداره. فکر مشخصی نداره. احساسات معینی نداره. به نظر میرسه انقدر باهوشه که نمیتونه با دنیای اطرافش کنار بیاد. این تعاریف ما رو یاد جیمز موریارتی از مجموعه‌‌های متعدد شرلوک میندازه. د پروفایل یک مشاور جرم و جنایت بوده که توسط کمیتی، یک سازمان ادم‌کش مخفی استخدام شد تا مون نایت رو زمین گیر کنه؛ اما به دلایلی خود سازمان و اعضاش در انجام این کار ناموفق بودن. د پروفایل در بزنگاهی حتی پیشنهاد همکاری با مون نایت رو پذیرفت اما همیشه در سمت مخالف مون نایت قرار داشت و نهایتا نیز با مشاوره دادن به د هود؛ یکی از خوفناک‌ترین شرورهای مارول، باعث زنده شدن دوباره بوشمن شد تا مقابل مارک قرار گیرد اما پروفایل به دلیل چند شخصیتی بودن مارک؛ هرگز نتونست به درستی عواقب نقشه‌هایش را پیش‌بینی کنه. پروفایل قدرت اینو داره تا از همه جنبه‌های مختلف شخصیت و عملکرد افراد رو مطالعه کنه؛ نقاط ضعف و قوتشون رو بفهمه و نهایت پی‌ریزی یک حمله رو انجام بده.

بلک اسپکتر: یک قهرمان جنگ؛ یک پدر، همسری دلسوز و شخصی مصمم در تصمیماتش. کارسن نولز پس از اینکه با دلی پر از درد و اعتراض جنگ را رها و به خانه برگشت از تمام جنبه‌ها شکست. همسرش او را رها کرده بود؛ قلبش شکست. کشورش او را رها کرده بود؛ غرورش شکست و نهایتا پسرش هم مُرده؛ و تمام وجودش از هم پاشید. کارسن همه را مقصر میدونست و سعی کرد شهردار شه تا انتقام بگیره؛ اونم از کل شهر! همزمان با کاندید شدن برای شهرداری، هویت بلک اسپکتر رو انتخاب کرد تا بتونه پشت صحنه با فشار اوردن بر قشرهای ضعیف‌تر رای جمع کنه. اون نهایتا بخاطر این اعمال توسط مون نایت دستگیر شد اما بعد از ازادی برای نابودی مون نایت دست به قتل‌هایی زد که علامت ماه روشون حکاکی شده بود. کارسن مردی بود که عاری از عشق و رحم و احساس بود و دنیا رو در چیزی جز انتقام نمیدید؛ نهایتا به نظر میرسه توسط مون نایت کشته شد.

میدنایت و میدنایت من: میدنایت من و میدنایت پدر و پسری هستن که سرنوشتشون با زندگی مون نایت کاملا گره خورده بود. میدنایت من مردی بود که برای سرگرمی خودش و علاقه وافرش به هنر؛ اثار هنری رو میدزدید تا اونا رو نگه داره. برای پول یا شهرت دزدی نمیکرد. اما در دزدهاش با مون نایت مواجه شد، شکست خورد و درون رودخانه‌ای افتاد که حاوی موادی شیمیایی بود که منجر به نابود شدن صورتش و نهایتا سرطان گرفتن و مرگش شد. پسرش اما؛ بعد از پدر سعی کرد ادم خوبی باشه و در وهله‌ای بعنوان دستیار مون نایت فعالیت میکرد ولی مون نایت از این امر سر باز میزد. نهایتا پسر میدنایت من در ماموریتی با سازمان ادم‌کشی سیکرت امپایر مجروح میشه و توسط این سازمان مخوف به یک سایبورگ تبدیل میشه و به میدنایت شروری تبدیل میشه که برای ابد لکه ننگی در قلب مارک تلقی میشده.

شدو نایت: احتمالا مهم‌ترین شخصیت این لیست شدو نایت باشه. شدو نایت برادر مارکه و همانطور که قبلا گفته شد؛ خصومت بین مارک و برادرش، رندال شدیدا عمیقه. رندال کارهایی مثل قاچاق و ادمکشی انجام میداده و دوست دختر مارک؛ لیسا از این موضوع باخبر میشه و نتیجتا لیسا توسط رندال سلاخی میشه. از اینجا خصومت بین برادرها شکل میگیره. رندال پس از مرگ لیسا و حتی در ماموریت سودان همانطور که اشاره شد تقریبا دو بار رندال رو کشت اما اون هر بار زنده موند. اما درگیری اصلی بین مارک و برادرش به کراس اور شدولند برمیگرده جایی که د پروفایل که پیشتر در لیست معرفی شد موجب درگیری بیشترمابین برادرها میشه و شدونایت این بار مقابل مون نایت قرار میگیره. این دو در مبارزه‌ای رو در رو قرار میگیرن و نهایتا مون نایت برادرش رو یک بار برای همیشه میکشه!

بوشمن: رائول بوشمن قطعا از تاثیرگذارترین شخصیت‌های کامیک‌های مون نایته. این شخصیت در اولین شماره اختصاصی مون نایت خلق شد تا نقش قاتل پدر و مادر بروس وین رو برای مون نایت بازی کنه و موجب تبدیل شدن وی به شوالیه‌ی ماه بشه. ( البته که بتمن و مون نایت شباه‌های زیادی دارن اما تفاوت در خواستگاه و کنش و واکنش این شخصیت‌ها نسبت به کارهای قهرمانانه موجب تمیز اونا از هم میشه ). بوشمن بعنوان قاچاقچی، ادمکش و مزدور و ... از افریقا تا امریکا فعالیت داشته و بارها در همکاری با بقیه بعنوان کسی که مون نایت و مارک اسپکتر رو به خوبی میتونه بشناسه، ردیابی کنه و شکست بده مشارکت داشته. از مشارکت‌های وی با د هود تا سان کینگ باعث شده تا هر وقت سر و کله بوشمن پیدا میشه؛ منتظر اتفاقات بدی برای مون نایت باشیم.

- بعضی شخصیت‌ها برای این لیست زیاد مناسب نبودن اما به دلیل نزدیک بودن پخش سریال مون نایت و حضور دو شخصیت جنجالی در این سریال به معرفی دو تن از شرورهای کامیک‌های مون نایت میپردازیم تا شما با این شخصیت‌ها بیشتر آشنا شین:

ارتر هارو: دانشمندان دیوانه همیشه بخشی از داستان‌های مارول و سایر انتشارات و داستان‌ها بودن. در کامیک‌های کلاسیک مون نایت؛ مارک یک الهام از دکتری دیوانه به اسم ارتور هارو میبینه که مشغول کار روی پروژه‌ای بی‌رحمانه‌ست به طوری که منجر به نسل کشی میتونه بشه. هارو روی پروژه‌ای برای مطیع سازی انسان کار میکرد که شدیدا خارج از انسانیت بوده. در سریال مون نایت نیز حضور این شخصیت میتونه زنگ خطری باشه برای مارک؛ چون هارو کسیه که هرکاری ازش بر میاد و در خشونتِ در راه علمی که خودش دنبالشه از هیچ کاری فروگذار نیست.

سان کینگ: سان کینگ شخصیتی تقریبی مانند خود مارک داره؛ شدیدا دچار بیماری‌های عصبی، شخصیتی و روحی روانیه که از کودکی این شخصیت سرچشمه میگیره. این کرکتر بعد از گذروندن کودکی‌ای سخت همراه با ازار جسمی پدرش؛ نشونه‌هایی از قدرت‌های ماورائی از خودش نشون میده و پدرش رو در اتش میسوزونه. این کرکتر بعدها تحت درمان پزشکی به نام دکتر امت قرار میگیره که سابقا پزشک مارک اسپکتر نیز بوده. از این رو سان کینگ بدنبال مارک اسپکتر و مجبور کردنش به اطاعت کردن از خودش افتاد و نتیجا با بوشمن همکاری کرد تا مارک رو پیدا کنه. سان کینگ رو میشه نقطه مقابل مارک دونست که در سال‌های اخیر خلق شد که جنبه‌هایی از مارک رو چالش کشید که تا به آن روز دیگر دشمنانش نتونسته بودن.

مون نایت جزو برترین مبارزان مارول قلمداد میشه اون در طول عمر خودش به عنوان بوکسور، تفنگدار دریایی آمریکا، مزدور و یک قهرمان مهارت زیادی توی مبارزات تن به تن و فنون رزمی مختلف مثل کونگ فو یا جودو بدست اورده. مارک اسپکتر همچنین دارای مهارت های کاراگاهی بسیار خوبیه و توی استفاده از شکنجه تردیدی نداره! و این ویژگی، مون نایت رو به یک بازجوی چیره دست تبدیل کرده.  اون از بهترین تیراندازان دنیای ماروله، مون نایت میتونه از هر نوع سلاح دوربردی با دقت نقطه ای استفاده کنه همچنین اون با پرتاب تیغه های هلالی که داره میتونه گلوله رو به دو نیم تقسیم کنه، مارک نه تنها تبحر در پرتاب سلاح های پرتابی بلکه علاوه بر این میتونه از هر سلاحی از نوع گرم یا سرد به خوبی بهره بگیره و استفادش کنه.  مارک بدلیل اختلال چند شخصیتی خودش مقاومت تلپاتیک داره که در برابر برخی از اشکال کنترل ذهن ازش محافظت میکنه، همچنین در برابر درد آستانه تحمل بشدت بالایی داره لازم به اشاره هست که بگیم شخصیتی مثل تسک مستر که استاد تقلید از سبک مبارزه هست اعتراف کرده از کپی کردن سبک مبارزه مون نایت بدلیل اینکه به ندرت ضربات رو مسدود میکنه، متنفره. مون نایت چندین بار کشته شده اما کانشو خدای ماه مصر شوالیه خودش رو همیشه احیا میکنه همینطور در یک دوره کانشو به مارک قدرت های فوق العاده ای داد که مربوط به ماه میشد، بسته به شکل ماه قدرت مون نایت افزایش و کاهش داشت بطور مثال در ماه کامل به نهایت قدرت بدنی خودش میرسید همچنین از فاکتور شفابخشی و دید جادویی برای دیدن موجودات فراطبیعی برخوردار بود که البته همهٔ این توانایی ها بدلیل نافرمانی هایی که از کانشو داشت به عنوان مجازات و تنبیه بعد ها از بین رفت. مون نایت در ارک ایج او کانشو نیز صاحب نیروی فینکس در مارول شد که قدرت‌هایی ورای تصور بهش میداد اما اون خود خواسته این نیرو رو پس زد.


مارول بینهایت زمین داره و قطعا تعداد زیادی از نسخه‌های مون نایت وجود دارن اما در اینجا تنها چند ورینت دیگه از مون نایت که جذابیت بیشتری داشتن رو برای شما معرفی کردیم:

زمین 1610: در این زمین مارک یک پارتیزان شبگرده که با سایر قهرمانا مثل اسپایدرمن کار میکنه و لباسی سیاه میپوشه. بعدها در این دنیا لقب رونین رو هم به دوش میکشه . شباهت انچنانی با مارک اسپکتور زمین اصلی نداره.

زمین 2149: در این زمین زامبی‌ها به صغیر و کبیر رحم نمیکنن و در نتیجه مارک اسپکتر هم به تیم مقاومت برابر زامبی‌ها ملحق میشه اما نهایتا توسط زامبی‌ها کشته میشه.

زمین 9997: این دنیا به زمین اکس معروفه؛ در این دنیا همه جهش یافته هستن و میشه از بهترین داستان‌های انتشارات مارول قلمدادش کرد. مون نایت در این دنیا شرایط ویژه‌ای داره. کاستومش در این دنیا شبیه مومیایی‌هاست و از اسلحه گرم استفاده میکنه. در این دنیا مون نایت نمیتونست بمیره و از این رو همیشه دنبال مرگ بود.

زمین 51910: این دنیا بعد از اینکرژن و رویداد عظیم سیکرت وارز 2015 شکل گرفته جایی که مون نایتز یک محفل تحت تسلط کانشو هستن و میوتنت‌ها رو شکار میکنن.

زمین 61112: عصر التران؛ در این زمین هوش مصنوعی همه جوره برنده شده. در این دنیا مون نایت و سایر قهرمانان دنیا سعی در چیزه شدن بر التران داشتن که با فرماندهی نیک فیوری نقشه‌‌ی مقاومت پیش میرفت و مارک هم جز این تیم مقاومت بوده.

تهیه شده توسط science fantasy

201
0
1 ماه پیش

جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.